باید 6 کیلو از وزنم رو کم کنم
آشنایی بیشتر با زیباتنی ها
پاسخ به رایج ترین سوالات کاربران
اطلاعیه مدیریت سایت
آشنایی بیشتر با زیباتنی ها
پاسخ به رایج ترین سوالات کاربران
اطلاعیه مدیریت سایت
باید 6 کیلو از وزنم رو کم کنم
ویرایش توسط somy : 07 خرداد 1393 در ساعت 13:43 دلیل: افزودن نام كاربري به عنوان دفترچه
خودت رو دوست داشته باش. برای خودت دعا کن!
برای خودت دعا کن که آرام باشی.
وقتی توفان می آید، تو همچنان آرام باشی.
تا توفان از آرامش تو آرام بگیرد.
برای خودت دعا کن تا صبور باشی؛
آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه آسمون کنار بروند و خورشید دوباره بتابد.
برای خودت دعا کن تا خورشید را بهتر بشناسی. بتوانی هم صحبتش باشی و صبح ها برایش نان تازه بگیری.
برای خودت دعا کن که سر سفره ی خورشید بنشینی و چای آسمانی بنوشی.
برای خودت دعا کن تا همه ی شب هایت ماه داشته باشد؛
چون در تاریکی محض راه رفتن خیلی خطرناک است.
ماه چراغ کوچکی است که روشن شده تا جلوی پایت را ببینی.
برای خودت دعا کن تا همیشه جلوی پایت را ببینی؛ آخه راهی را که باید بروی خیلی طولانی است.
خیلی چاله چوله دارد؛ دام های زیادی در آن پهن شده است و باریکه های خطرناکی دارد؛
پر از گردنه های حیران و سنگلاخ های برف گیر است.
برای خودت دعا کن تا پاهایت خسته نشوند و بتوانی راه بیایی.
چون هر جای راه بایستی مرده ای و مرگی که شکل نفس نکشیدن به سراغ آدم بیاید، خیلی دردناک است.
هیچ وقت خودت را به مردن نزن!
برای خودت دعا کن که زنده بمانی. زنده ماندن چند راه حل ساده دارد!
برای اینکه زنده بمانی نباید بگذاری که هیچ وقت بیشتر از اندازه ای که نیاز داری بخوابی.
باید همیشه با خدا در تماس باشی تا به تو بیداری بدهد.
بیداری هایی آمیخته با روشنایی، صدا، نور، حرکت.
تو باید از خداوند شادمانی طلب کنی. همیشه سهمت را بخواه
و بیشتر از آن چه که به تو شادمانی ارزانی می شود در دنیا شادمانی بیافرین تا دیگران هم سهمشان را بگیرند.
برای اینکه زنده بمانی باید درست نفس بکشی و نگذاری هیچ چیز ی سینه ات را آلوده کند.
برای اینکه زنده بمانی باید حواست به قلبت باشد.
هرچند وقت یکبار قلبت را به فرشته ها نشان بده و از آنها بخواه قلبت را معاینه کنند.
دریچه هایش را، ورودی ها و خروجی هایش را و ببینند به اندازه ی کافی ذخیره شادمانی در قلبت داری یا نه!!
اگر ذخیره ی شادمانی هایت دارد تمام می شود باید بروی پشت پنجره و به آسمان نگاه کنی. آنقدر منتظر بمان و به آسمان نگاه کن تا بالاخره خداوند از آنجا رد بشود؛
آن وقت صدایش کن؛
به نام صدایش کن؛
او حتماً برمی گردد و به تو نگاه می کند و از تو میپرسد که چه می خواهی؟؟!
تو صریح و ساده و رک بگو.
هر چیزی که می خواهی از خدا بخواه. خدا هیچ چیز خوبی را از تو دریغ نمی کند.
شادمان باش. او به تو زندگی بخشیده است و کمکت می کند که زنده بمانی. از او کمک بگیر.
از او بخواه به تو نفس، پشمک، چرخ و فلک، قدم زدن، کوه، سنگ، دریا، شعر، درخت... تاب، بستنی، سجاده، اشک، حوض، شنا، راه، توپ، دوچرخه، دست، آلبالو، لبخند، دویدن و ... عشق... بدهد.
آن وقت قدر همه ی اینها را بدان و آن قدر زندگیت را ادامه بده که زندگی از این که تو زنده هستی به خودش ببالد!!
سلااااااااااام شهرزاد جونـــــم عزیزم میخوای بری سوئــــــــــــد
بیا اینجا
http://www.forum.zibatan.ir/%D8%B1%D...3/index58.html
اینجا یه تور دسته جمعیه
عزیزم مشخصاتت رو اونجا اعلام کن و شروع کن
اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم، این فقط یک پیچه نه پایان...
فکری جادویی برای لاغری
مقالات مخصوص چاق ها - فکری جادویی برای لاغری به نقل از مجله انگلیسی تایم؛ بسیاری از افراد به دنبال راهکارهایی برای کاهش وزن هستند اما هر چه بیشتر تلاش می کنند کمتر لاغر می شوند و هنگامی که روی ترازو می روند و رقم آن را مشاهده می کنند با خود می گویند : " پس کی لاغر می شم ؟ "
محققان معتقدند برای اینکه لاغر شوید علاوه بر
رژیم غذایی
و ورزش نیازمند ، انگیزه و فکری فوق العاده هستید که از آن به نام " فکری جادویی " یاد می کنند . فکر جاویی همان رها کردن افکار واهی و پوچ است . همانند اینکه شما با خرید یک بلیط بخت آزمایی تنها شانس خود را امتحان می کنید و در تمام مدت امید به پیروزی دارید ، خود را از افکار پوچ دور می کنید و مدام تکرار می کنید : " من برنده می شم "
در رژیم های لاغری نیز به همین ترتیب است ، فکر و انرژی مثبت گاهی بیشتر از هر چیز دیگری تاثیر دارد .
دکتر سنت جیمز معتقد است : تفکر جادویی ، راهی برای حفظ امید در دوران رژیم لاغری است و اگر شما مدام در این فکر باشید : " این بستنی 500 کالری دارد ، اگر یک قاشق بیشتر برنج بخورم باید یک ربع بیشتر ورزش کنم و ... "
با این تفکرات تنها استرس شما بالا می رود و وزنتان کاهش پیدا نمی کند و حتی نتیجه عکس نیز دارد .نتیجه کامل این پژوهش در مجله تحقیقاتی کانسومر به چاپ رسیده است .
مقالات مخصوص چاق ها - Dayna.ir
شهرزاد جوووووووووووووون لطف کن یه بار دیگه آدرس دفترچتو توی گروه اعلام کن تا وارد کنم
اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم، این فقط یک پیچه نه پایان...
سلام دوست خوبم چطوری؟چ خبرا؟وزن کم کردی؟
کــــاش گاهی زنـــدگی هــم كليــد [◄◄ι] [ ιι ] [■] [►] [ι►►] داشت...!
(..')/♥ ♥('..)
.\♥/. = .\█/
_| |_ ♥ _| |_
سلام عزیزم.من هنوز خودمو وزن نکردم.بعد رژیم وزن میکنم.
فوق العادست
زیباترین متنی که تا حالا راجع به خدا خونده بودم
چند ساله عاشق این متنم
امیدوارم شما هم دوست داشته باشد
یکطرفه
امشب، پشت فرمان به تو فکر می کردم. نمی دانم چقدر رابطه ی ما یکطرفه است اما میدانم که تو خدای نگه داشتن روابط یکطرفه ای. راستش را بخواهی من علیرغم اینکه زیاد به گوشم خوانده اند که باید از خدا ترسید از تو زیاد نمی ترسم چرا که موجودات نجیب ترس ندارند و من با اینکه تو را هرگز ندیده ام باور دارم که نجابت مثال زدنی ای داری. همچنین من فکر می کنم که تو باید یک نوع لوتی صفتی مخصوص به خودت را داشته باشی بطوری که من تو را اینطور تصور میکنم که روی یک صندلی ای نشسته ای و به زندگی من نگاه می کنی درحالی که آخر ماجرا را می دانی و برای همه ی ندانم کاری های من حرص می خوری و دست مشت شده ات را بارها و بارها روی دسته ی آن صندلی کوبیده ای و زیر لب به من گفته ای:"لعنتی". اما هرگز لعنتم نکرده ای. من حتی فکر میکنم که حتی تو هم نیاز داری که بخوابی اما خواب تو مثل خواب مادرها سبک است. هنوز صدای من در نیامده بیدار شده ای و از نگاهت می شود این کلمه را خواند:"جونم؟". هر چند که درست قبل از اینکه بخوابی از بی قیدی های من در مقابل نعمت هایت دلخور بوده ای و یک نفس عمیق کشیده ای و در بازدم، زیر لبت گفته ای:" ای بی معرفت" و بعد خوابیده ای در حالی که خدای جاده های یکطرفه بوده ای. و آماده برای اینکه دوباره عاشقی کنی، به سبک خودت! و این را هم باید به خصوصیات تو اضافه کرد که بی نظیر در عشق های یکطرفه. خسته ات کردم خدایا، بخواب رفیق لوتی صفت نجیبم. آنقدر به من لعنتی بی معرفت خوبی کن که بترسم که بمیرم و قرار باشد با تو چشم توی چشم شوم. برای آن لحظه دستانم خالی است و شاید جهنمی که می گویند همین باشد: چشم توی چشم شدن با کسی که یک عمر عاشقت بود و هر شب با درد بی معرفتی های تو خوابید. بخواب لوتی که شرمندگی از مرگ هم بدتر است.
خراشهاي عشق
چند سال پيش در يك روز گرم تابستان ّپسر كوچكي با عجله لباسهايش را در آورد و خنده كنان داخل درياچه شيرجه رفت .
مادرش از پنجره نگاهش مي كرد و از شادي كودكش لذت مي برد . مادر ناگهان تمساحي را ديد كه به سوي پسرش شنا مي كرد.مادر وحشت زده به سمت دريا چه دويد و با فريادش پسرش را صدا زد.پسر سر را برگرداند و لي ديگه دير شده بود.تمساح با يك چرخش پاهاي كودك را گرفت تا زير آب بكشد مادر از راه رسيد و از روي اسكله بازوي پسرش را گرفت . تمساح پسر را با قدرت مي كشيد ولي عشق مادر به او آنقدر زياد بود كه نمي گذاشت پسر در كام تمساح رها شود.كشاورزي كه در حال عبور از آنحوالي بود ، صداي فرياد مادر را شنيد ،به طرف آنها دويد و با چنگك محكم بر سر تمساح زد و او را فراري دادپسر را سريع به بيمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودي پيدا كند.پاهايش با آرواره هاي تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روي بازوهايش جاي زخم ناخنهاي مادرش مانده بود.خبرنگاري كه با كودك مصاحبه مي كرد از او خواست تا جاي زخم هايش را نشان دهد.پسر شلوارش را كنار زد و با ناراحتي زخمها را نشان داد،سپس با غرور بازوهايش را نشان داد و گفت::""اين زخم ها را دوست دارم ،اين ها خراشهاي عشق مادرم هستند.""گاهي مثل يك كودك قدر شناسخراشهاي عشق خداوند را به خودت نشان بدهخواهي ديد چه قدر دوست داشتني هستند.